

آمدنت را خوب يادم نيست
بي صدا آمدي
بي آنكه من بدانم
بي اجازه آمدي
بي آنكه من بخواهم
اما اكنون كه باتمام
وجودم
آمدنت را تمنا ميكنم
قصد سفر داري؟
اي مهمان ناخوانده ي قلبم
بمان
بمان كه ماندنت را سخت دوست دارم


برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت:
۰۳:۰۹:۱۰ توسط:picap موضوع:
نظرات (0)
عشق يـعـني شـادي و ســـرزندگي ، عشق يــعني مـنـتـهـاي بـنــدگي
عشق يـعني سـوخـتـن افروخـتن ، شـيـــوه دريــا دلان آمــوخــتــن
عشق يـعني سـوزش پـــروانه هـا شورش دل ، خون سرخ لاله ها
عشق يـعني صـوت بـلبـل در بهـار ، خــنــده گل بــر فــراز شـاخسار
عشق يـعـني وامـق و عَـذرا شـدن ، بهــر صــيد دُر سوي دريا شدن
عشـق يـعـني زنــدگــي را سـاختن ، دل بـه مـعــبــود گــرامــي باختن
عشـق يــعــني در ره او ســربــدار ، عشق يـعني لـحظه هاي بي قرار
عشق يـعـنـي بــيــسـتون را تاختن ، چهــره زيـبـاي شـيـريـن ساختن
عشق يعني همچو مجنون سوختن ، راه و رســم عـــاشــقــي آموختن
عشـق يـعـني يــوسف كنعان شـدن ، از زلــيــخا هاي دون پنهان شدن
عشق يـعـني جــاودانــي و غــرور ، درس مـهــرو عاطفه كردن مرور
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت:
۰۳:۰۹:۰۹ توسط:picap موضوع:
نظرات (0)

جاده ازهوش رفت
من از تو
كوه هم كه باشم به تو نمي رسم
آدم كه هيچ...
سيل براي برگشتنت بود
كه بردت!
حالا فاصله يعني تكرار نبودنها
فكر نكن عادت ميكنم
هر شب نبودنت را
در سلولهايم خط مي كشم
تا بيايي و بداني
دل يك پا دارد...

برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت:
۰۳:۰۹:۰۸ توسط:picap موضوع:
نظرات (0)
من تو را سخاوتمندانه به كسي هديه مي دهم كه از من عاشقتر باشد و از من براي تو مهربانتر...
من تو را به كسي هديه مي دهم كه صداي تو را از هزار فرسخراه دور در خشم... در مهرباني... در
دلتنگي... در هزار همهمه دنيا يكه و تنها بشناسد...
من تو را سخاوتمندانه به كسي هديه مي دهم كه راز آفتابگردان و تمام سخاوت هاي عاشقانه اين گل
معصوم را بداند ...
و ترنم دل پذير هر آهنگ.... هر نجواي كوچك.... برايش يك خاطره مشترك باشد...
او بايد از رنگين كمان چشمان تو تشخيص بدهد كه امروز هواي دلت آفتابيست يا آن دلي كه من برايش
ميميرم سرد و بارانيست ...
همان طور عاشق ..همان طور مبهوت ...
آيا كسي پيدا خواهد شد از من عاشق تر و از من مهربانتر براي تو ؟ ... ( آري پيدا شده است !!!...)
تو را سخاوتمندانه با دنيايي از حسرت خواهم بخشيد ...
و او را كه از من عاشقتر است هزار بار خواهم بوسيد
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت:
۰۳:۰۹:۰۷ توسط:picap موضوع:
نظرات (0)
به سياهي سوگند
به صداي وجدان
به غم انگيزترين ناله ي باد
به سكوت فرياد
كه جهان بي مرد است!
روزگاري, شهري
نفسي, همنفسي
غيرتي بود سزاوار جهان
نامرادي تا كي؟
لذت عشق كثيف
هوسي زودگذر
و سكوت عاشق
در غم شهوت زشت معشوق...!

برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت:
۰۳:۰۹:۰۷ توسط:picap موضوع:
نظرات (0)
تمام عمر آدمي
هميشه بر سر و به پاي بغضي كهنه و تازه ، تباه مي شود
لجاجتي سمج وازار دهنده !
با اين كه مي بيندش اما غرور لامصب اجازه نمي دهد
كه كمي تا قسمتي آفتابي شود
بعد از گذشت اين همه سال هنوز
زخم همان است و بغض همان...
نه اين كه مهر و محبتي در كار نباشد
كه از قضا هست!
اما فقط در خلوت من با خود
نه رو در روي * او *
عجب !!
خوب به خاطر دارم آن روز خاطره را
كه شانه هاي مردي مهربان
چگونه از هجوم گريه لرزيد و لرزيد
گفتم: گريه ات را نديده بودم عزيز !
گفت: مي بيني
و ديدم كه تنها عشق است كه اين چنين
زخم كاري مي زند
* و زخم هاي من همه از عشق است ، عشق *
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت:
۰۳:۰۹:۰۶ توسط:picap موضوع:
نظرات (0)
بي تو دنيا بر سرم آوار شد
بين ما هر پنجره ديوار شد
آنكه اول نوش دارو مي نمود
برلب ما زهر نيش مار شد
درد ما در بودن ما ريشه داشت
رفتن و مردن علاج كار شد
عيب از ما بودن از ياران نبود
تا كه ياري يار شد بيزار شد
عاقبت با حيله سودا گران
عشق هم كالاي هر بازار شد
آب يكجا مانده ام دريا كجاست؟
مردم از بس زندگي تكرار شد
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت:
۰۳:۰۹:۰۶ توسط:picap موضوع:
نظرات (0)
ديده دريا كنم و صبر به صحرا فكنم
واندرين كار دل خويش بدريا فكنم
از دل تنگ گنه كار برآرم آهي
كاش اندر گنه آدم و حوا فكنم
مايه خوشدلي آنجاست كه دلدار آنجاست
ميكنم جهد كه خود را مگر آنجا فكنم
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت:
۰۳:۰۹:۰۵ توسط:picap موضوع:
نظرات (0)