عشق یـعـنی . . .
عشق یـعـنی شـادی و ســـرزندگی ، عشق یــعنی مـنـتـهـای بـنــدگی
عشق یـعنی سـوخـتـن افروخـتن ، شـیـــوه دریــا دلان آمــوخــتــن
عشق یـعنی سـوزش پـــروانه هـا شورش دل ، خون سرخ لاله ها
عشق یـعنی صـوت بـلبـل در بهـار ، خــنــده گل بــر فــراز شـاخسار
عشق یـعـنی وامـق و عَـذرا شـدن ، بهــر صــید دُر سوی دریا شدن
عشـق یـعـنی زنــدگــی را سـاختن ، دل بـه مـعــبــود گــرامــی باختن
عشـق یــعــنی در ره او ســربــدار ، عشق یـعنی لـحظه های بی قرار
عشق یـعـنـی بــیــسـتون را تاختن ، چهــره زیـبـای شـیـریـن ساختن
عشق یعنی همچو مجنون سوختن ، راه و رســم عـــاشــقــی آموختن
عشـق یـعـنی یــوسف کنعان شـدن ، از زلــیــخا های دون پنهان شدن
عشق یـعـنی جــاودانــی و غــرور ، درس مـهــرو عاطفه کردن مرور
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: