picap picap .

picap

سكوت ...




سلام

من سكوتم

يكي مثل تو و اون

نفس مي كشم پس زنده ام

روي زمينم پس خونه من اينجاست

مهتاب را دوست دارم چون واقعا زيباست

باران را دوست دارم چون گريه كردن بلد است

آدم برفي دوست دارم چون حرف زدن بلد نيست

همه ما آدما در اين دنيايبه اين كوچكي گم شديم

آدما همديگر رو مثل يك صدف دريايي مي بينند

اين دنيا را فقط به خاطر زندگي دوست دارم

به روياها ايمان دارم كه آخر همه ماست

تنهايي را دوست دارم هميشه هست

آدمك هستم قلب ندارم روح ندارم

مثل خدا بودن رو دوست دارم

عشق را دوست دارم

خدارو دوست دارم

فقط همين

سكوت



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۱۴ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

... آه آسمان چه ساده رنگ مرا از ياد مي برد !

 

 image by fotos.blogfa.com

 

 

وقت تنگ است و نفس سرد است

شب تاريك و غم بي پايان

اشك هاي مهربان دخترك در زير باران ناتمام

مي نويسم بر قطره هاي باران

راز غم آلوده يك آرزوي بر باد رفته

مي كوبم به قلب سرخ يك رهگذر شب پرست

شب سكوت آشنيانه بي صدا احساس خاموش

تنم لرزان همچو بيد

دستانم سرد از التهاب روزگار

آه . . .

آسمان چه ساده رنگ مرا از ياد مي برد !

و زمين رد پاي مرا !



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۱۳ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

... اي دريغ ديگر بهار رفته نمي آيد

 

image by fotos.blogfa.com 

 

گفتم بهار ؟

خنده زد و گفت :

ديگر بهار رفته نمي آيد

گفتم پرنده ؟

گفت اينجا پرنده نيست

اينجا گلي كه باز

كند لب به خنده نيست

گفتم

درون چشم تو ديگر ؟

گفت ديگر نشان ز باده مستي دهنده نيست

اينجا به جز سكوت سكوتي گزند نيست



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۱۲ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

... بگذار در فاصله ي پوست تو و غربت من يك بار كلاغ به خانه اش برسد

 

image by fotos.blogfa.com

 

رفتي

رفتي

به آخرين جاده رسيدي

به آخرين پرچين

آن سو كسي منتظر نبود

نه حتا ساقه ي لوبيا كه تو را به قصر بالاي ابرها ببرد

خط را بگير و بيا

اين جا هنوز بستري است بي پرچين

و زني در باد

سرگرم كشت قاصدك

بگذار در فاصله ي پوست تو و غربت من

يك بار كلاغ به خانه اش برسد

پيش از آن كه قصه به سر شود . . .



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۱۱ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

... ديگر چه فرق مي كند باراني باشي يا قطره اي اشك ؟!

 

image by fotos.blogfa.com

 

 

احساس گرمم را

به پاي بادهاي سرد مي ريزم ...

و من هم مي شوم

سرد سرد سرد

ديگر چه فرقي مي كند باراني باشي

يا قطره اي اشك ؟!

در هر صورت مي باري

بي آنكه بدانند چرا ؟



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۱۱ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

... همه ي قاصدكها خيرخواه من و تو نيستند

image by fotos.blogfa.com

 

 

 

خوابش را ديده بودم...

من خواب قاصدك را ديده بودم ...

قاصدكي كه از دستان من وتو پر كشيد و به خدا رسيد !

اي دريغ ... قاصدك دروغگو بود ...

آرزوي ما را به خدا دروغ گفت !

ما به تمام آرزوهايمان رسيديم . اما آرزو هايي كه آرزوي ما نبود !

آرزوي دروغ قاصدكي بود كه با هم بودنمان را بر نتابيد ...

از ما كه گذشت ! بعد از اين به صداقت قاصدك ها شك كن !!!

همه ي قاصدك ها خير خواه من و تو نيستند !



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۱۰ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

شبي در شب ترين شبها تو ماه من مي شوي آيا ؟




شبي در شب ترين شبها تو ماه من مي شوي آيا ؟


تو تسليم تماشاي نگاهم ميشوي آيا ؟


شبيه يك پرنده خيس از باران كه مي آيم


تو با دستان پر مهرت پناهم مي شوي آيا ؟


پس از طي كردن فرسنگها راهي كه مي داني


كنار خستگيها تكيه گاهم مي شوي آيا ؟


نگاه ناشيانه من به هستي داشتم عمري


تو تصحيح تمام اشتباهاتم مي شوي آيا ؟


پس از صد سال اگر بد ترجمه كردي نگاهم را


به پاس اشكهايم عذر خواهم مي شوي آيا ؟



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۰۹ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

من اگر سايه خويشم يارب ... روح آواره من كيست؟ كجاست؟


نيمه شب بود و غمي تازه نفس

ره خوابم زد و ماندم بيدار

ريخت از پرتو لرزنده شمع

سايه دسته گلي بر ديوار

همه گل بود ولي روح نداشت

سايه اي مضطرب ولرزان بود

چهره اي سرد وغم انگيز وسياه

گويي مرده سرگردان بود

شمع خاموش شد از تندي باد

اثر از سايه به ديوار نماند

كس نپرسد كجارفت؟ كه بود ؟

كه دمي چند در اينجا گذارند ؟

اين منم خسته در اين كلبه تنگ

جسم درمانده ام از روح جداست

من اگر سايه خويشم يارب

روح آواره من كيست؟ كجاست؟



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۰۹ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

همين كافيست براي يك عمر با تو بودن ...




بارها خواسته ام در وصف تو چيزي بگويم

اما زبانم ياري نمي كند

مهرباني كه در تو ديده ام

و صداقتي كه در چشمانت موج مي زند

هيچ كجا سراغ ندارم

هيچ آينه اي تو را آنگونه كه هستي نشان نمي دهد

فقط من مي دانم تو كيستي

و همين كافيست براي يك عمر با تو بودن ...



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۰۸ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

گاه مي انديشم مي تواني ، تو به لبخندي اين فاصله را برداري...



در ميان من تو فاصله هاست


گاه مي انديشم مي تواني


تو به لبخندي اين فاصله را برداري


تو توانايي بخشش را داري


دستهاي تو توانايي آن را دارد


كه مرا زندگاني بخشد


چشم هاي تو به من مي بخشد


شور و عشق و مستي


و تو چون مصرع شعري زيبا


سطر بر جسته اي از زندگي من



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۰۷ توسط:picap موضوع: نظرات (0)