picap picap .

picap

از پنجره دلم به ستاره هايت نگاه مي كنم ، چرا كه هر ستاره آفتابي است و چشم هاي تو سرچشمه درياهاست...



در تاريكي چشمانت را جستم


در تاريكي چشمانت را يافتم و شبم پر ستاره شد


تو را صدا كردم در تاريكترين شب ها


دلم صدايت كرد و تو با طنين صدايم به سوي من آمدي


با دستهايت براي دست هايم آواز خواندي


براي چشم هايم با چشم هايت


براي لب هايم با لب هايت


با تنت براي تنم آواز خواندي


من با چشم ها و لب هايت انس گرفتم


با تنت انس گرفتم٬


چيزي در من فروكش كرد


چيزي در من شكفت


من دوباره در گهواره كودكي خويش به خواب رفتم


و لبخند آن زمانم را بازيافتم


در من شك لانه كرده بود


دست هاي تو چون چشمه ئي به سوي من جاري شد


و من تازه شدم


من يقين كردم ، يقين را چون عروسكي در آغوش گرفتم


و در گهواره سالهاي نخستين به خواب رفتم


در دامانت كه گهواره رويا هايم بود


و لبخند آن زمان ٬ به لبهايم برگشت


با تنت براي تنم لالايي گفتي


چشم هاي تو با من بود


و من چشم هايم را بستم


چرا كه دست هاي تو اطمينان بخش بود


بدي تاريكي است


شبها جنايتكارند


اي دلاويز من ، اي يقين !


من با بدي قهرم و ترا


بسان روزي بزرگ آواز مي خوانم


صدايت مي زنم ، گوش بده


قلبم صدايت مي زند


شب گرداگردم حصار كشيده است


و من به تو نگاه مي كنم


از پنجره دلم به ستاره هايت نگاه مي كنم


چرا كه هر ستاره آفتابي است


من آفتاب را باور دارم


من دريا را باور دارم


و چشم هاي تو سرچشمه درياهاست




(احمد شاملو)



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۱۳:۳۳ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

دوستت دارم... كمتر از خدايي كه تو را به من داد و بيشتر از جاني كه خدايت به من داد  (ه.هرمزي)

Image By Fotos.Blogfa.Com

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۱۳:۳۲ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

فرشته كوچولوي ويولون نواز


Image By Fotos.Blogfa.Com

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۱۳:۳۲ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

مي دونستم دوستي من تا نداره . . . مي دونستم دوستي اون تا داره٬ مثل هميشه!



با يه شكلات شروع شد

من يه شكلات گذاشتم تو دستش اونم يه شكلات گذاشت تو دست من

من بچه بود اونم بچه بود ؛ سرم رو بالا كردم سرش رو بالا كرد

ديد كه منو ميشناسه ، خنديدم

گفت:دوستيم؟ گفتم:دوست دوست ؛ گفت:تا كجا..؟؟!!! گفتم دوستي كه تا نداره.!!

گفت:تا مرگ!!!؟؟ خنديدمو گفتم: من كه گفتم تا نداره گفت:باشه تا پس از مرگ؟؟؟

گفتم :نه نه نه..تاااااااااااااااااااااااا نداره

گفت: قبول تا اونجايي كه همه دوباره زنده مي شن يعني زندگي پس از مرگ...

باز هم با هم دوستيم تا بهشت ٬تا جهنم ،  هر جا كه باشه منو تو با هم دوستيم

خنديدم و گفتم: تو براش تا هر جا كه دلت مي خواد يه تا بزار٬ اصلا يه تا بكش از سر اين دنيا تا اون دنيا

اما من اصلا براش تا نمي زارم . نگام كرد ٬نگاش كردم٬ باور نمي كرد...

مي دونستم كه اون مي خواد حتما دوستي ما يه تا داشته باشه٬دوستي بدون تا رو نمي فهميد

گفت: بيا براي دوستيمون يه نشونه بزاريم گفتم: باشه تو بزار ؛ گفت: شكلات

هر بار كه همديگه رو مي بينيم يه شكلات ماله تو يكي مال من٬باشه؟؟ گفتم: باشه

هر بار يه شكلات مي ذاشتم تو دستش اونم يه شكلات تو دست من

باز همديگه رو نگاه مي كرديم٬ يعني كه دوستيم٬ دوست دوست...

من تندي شكلاتمو باز مي كردم مي ذاشتم تو دهنم و تند تند مي مكيدم.

مي گفت: تو دوست شكموي مني و شكلاتشو مي ذاشت تويه صندوقچه كوچولوي قشنگ

مي گفتم: بخورش مي گفت: نه تموم مي شه، مي خوام تموم نشه٬برام هميشه بمونه

صندوقش پراز شكلات شده بود٬ هيچكدومشو نمي خورد، من همشو خورده بودم

گفتم: اگه يه روز شكلاتاتو مورچه بخوره يا كرما٬ اونوقت چه كار مي كني؟؟ مي گفت:مواظبشون هستم

مي گفت مي خوام نگهشون دارم تا موقع اي كه دوستيم

و من شكلاتم رو مي ذاشتم تو دهنم و مي گفتم:نه نه نه تا نداره٬دوستي كه تا نداره...

۱ سال٬ ۲ سال٬ ۴ سال٬ ۷ سال٬ ۱۲ سال٬ ۱۹ ساله كه شده اون بزرگ شده٬منم بزرگ شدم

من همه ي شكلاتام رو خوردم، اون همه ي شكلاتاشو نگه داشته

اون امده امشب تا خداحافظي كنه٬مي خواد بره ٬ بره اون دور دورا

مي گه: مي رم اما زود بر مي گردم من مي دونم كه مي ره و بر نمي گرده......

يادش رفت كه شكلات به من بده!! من كه يادم نرفته٬يه شكلات گذاشتم كف دستش

گفتم: اين براي خوردنه٬يه شكلاتم گذاشتم اون دستش٬ اينم اخرين شكلات براي صندق كوچيكت

يادش رفته بود كه صندقي داره واسه شكلاتاش؛ هر دوتا رو خورد

خنديدم مي دونستم دوستي من تا نداره ٬مي دونستم دوستي اون تا داره٬مثل هميشه

خوب شد همه ي شكلاتامو خوردم اما اون هيچ كدومشو نخورد

حالا با يه صندوق پره از شكلاتاي نخورده٬ چيكار مي كنه؟؟؟؟



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۱۳:۳۱ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

آهاي كبوترا بريد و به بابا(خدا)بگيد اين زندگي اوني نيست كه ميخوام،نيست،نه نميخواد بگيد خودش ميبينه!



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۱۳:۳۰ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

تو رو جون من اينجوري نگام نكن،ميدونم منظورت چيه ولي باور كن حس و حالم اصلا دست خودم نيست(فداي تو،تو)



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۱۳:۳۰ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

عكسي بدون شرح



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۱۳:۲۹ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

عكس روز



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۱۳:۲۸ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

شادي بطلب كه حاصل عمر دمي است



شادي بطلب كه حاصل عمر دمي است

هر ذره ز خاك كيقبادي و جمي است

احوال جهان و اصل اين عمر كه هست

خوابي و خيالي و فريبي و دمي است


(حكيم عمر خيام)



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۱۳:۲۷ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

عكسي بدون شرح (3 عكس)





برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۱۳:۲۷ توسط:picap موضوع: نظرات (0)