كاش باراني ببارد ، قلبها را تر كند
بگذرد از هفت بند ما ، صدا را تر كند
قطره قطره رقص گيرد روي چتر لحظه ها
رشته رشته مويرگهاي هوا را تر كند
بشكند در هم طلسم كهنه ي اين باغ را
شاخه هاي خشك و بي بار دعا را تر كند
مثل طوفان بزرگ نوح در صبحي شگفت
سرزمين سينه ها تا نا كجا را تر كند
چترهاتان را ببنديد اي به ساحل مانده ها
شايد اين باران كه مي بارد شما را تر كند
(جليل صفربيگي)
[ با تشكر از مهساي عزيز براي ارسال شعر ]
بي وفايي كني وفايت مي كنند،با وفا باشي خيانت مي كنند،مهرباني گرچه آيين خوشي است،مهربان باشي شكارت مي كنند