picap picap .

picap

. . . گر بدینسان مرد باید پاک ...

image by fotos.blogfa.com

 

 

گر بدینسان زیست باید پست

 

 

من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوائی نیاویزم

 

 

بر بلند کاج خشک کوچه ی بنبست

 

 

گر بدینسان مرد باید پاک

 

 

من چه ناکامم اگر نفشانم از ایمان خود چون کوه

 

 

یادگار جاودانی برتر از این بی بقای خاک

 

 

 

( احمد شاملو )



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۷:۵۸ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

. . . چه کنم ؟

image by fotos.blogfa.com

 

 

شبهای بلند بی عبادت چه کنم

 

 

طبعم به گناه کرده عادت چه کنم

 

 

گویند کریمیست که گنه می بخشد

 

 

گیرم که ببخشد از خجالت چه کنم ...؟

 

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۷:۵۷ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

ز شور عشق ندانم کجا فرار کنم


ز شور عشق ندانم کجا فرار کنم
چگونه چاره ی این جان بی قرار کنم
بسان بوته ی آتش گرفته ام در باد
کجا توانم این شعله را مهار کنم
رسیده کار به آنجا که اشتیاقم را
برای مردم کوی و گذر هوار کنم
چنین که عشق توام می کشد به شیدایی
شگفت نیست که فریاد یار یار کنم
گرانبهاتر از لحظه های هستی خویش
گو چه دارم تا در رهت نثار کنم
هزار کار در اندیشه پیش رو دارم
تو می رباییم از خود بگو چه کار کنم
شبانگهان که در افتم میان بستر خویش
که خواب را مگر از مهر غم گسار کنم
تو باز بر سر بالین من می گشایی بال
که با تو باشم و با خواب کار زار کنم
خیال پشت خیال آید از کرانه ی دور
از این تلاطم رنگین چرا کنار کنم؟
تو را ربایم از آن غرفه با کمند بلند
به پشت اسب پریزاد خود سوار کنم
چه تیغ ها که فرود آید از هوا به سرم
ز خون خویش همه راه را نگار کنم
تو را که دارم از دشمنان نیندیشم
تو را که دارم یک دست را هزار کنم
تو را که دارم نیروی صد جوان یابم
تو را که دارم پاییز را بهار کنم
به هر طرف که گذرم از نسیم چهره ی تو
همه زمین و زمان را شکوفه زار کنم
تو را به اوج سینه فشارم که اوج پیروزی است
چه ناز ها که به گردون به کردگار کنم
سحر دوباره درافتم به چاه حسرت خویش
نظر به بام تو از ژرف این حصار کنم
من آفتاب پرستم ولی نمی دانم
چگونه باید خورشید را شکار کنم
به صبح خنده ات آویزم ای امید محال
مگر تلافی شب های انتظار کنم


(فریدون مشیری)

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۷:۵۶ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

اگر روزی دیدی دیگر در این دنیا نیستم بدان که.....بدان که از عشق تو مرده ام....



بدان که عاشقم....
اگر میبینی حال خودم نیستم و در خود شکسته ام بدان که عاشقم....
اگر میبینی ساکتم ، آرامم و بی خیال بدان که عاشقم....
اگر میبینی در گوشه ای نشسته ام ، چشم به آسمان دوخته ام و ستاره ها
را می شمارم بدان که عاشقم....
اگر میبینی در کناره پنجره ای نشسته ام و به صدای آواز مرغ
عشق گوش میکنم بدان که عاشقم....
اگر میبینی همیشه حال و هوایم ابری و چشمانم بارانی است بدان که عاشقم....
اگر میبینی هنگام دعا کردن دستهایم را به سوی آسمان برده ام
و با چشمان خیس حرفهایی را زیر لب زمزمه میکنم بدان که عاشقم...
اگر میبینی همیشه سر به زیرم ، همیشه در فکر فرو رفته ام بدان که عاشقم....
اگر میبینی گل های باغچه را یکی یکی می چینم و دسته میکنم
و با لبی خندان ترانه زندگی را میخوانم بدان که عاشقم....
اگر روزی دیدی دیگر در این دنیا نیستم بدان که.....
بدان که از عشق تو مرده ام....


(فریدون مشیری)

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۷:۵۶ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

من به تنگ آمده‌ام، از همه چیز


مشت می‌کوبم بر در
پنجه می‌سایم بر پنجره‌ها
من دچار خفقانم، خفقان!
من به تنگ آمده‌ام، از همه چیز
بگذارید هواری بزنم،
آآآآآآی!
با شما هستم!
این درها را باز کنید!
من به دنبال فضایی می‌گردم،
لب بامی،
سر کوهی،
دل صحرایی
که در آنجا نفسی تازه کنم.
آه!
می‌خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد.
من هوارم را سر خواهم داد،
چاره درد مرا باید این داد کند.
از شما خفتهء چند،
چه کسی می‌آید با من فریاد کند؟


(فریدون مشیری)





برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۷:۵۵ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

افسوس می خورم پرواز این پرنده ی بی بازگشت را


پرواز آفتاب و نسیم و پرنده را
می دانم و صفای دلاویز دشت را
اما من این میان
پرواز لحظه ها را
افسوس می خورم
پرواز این پرنده ی بی بازگشت را


(فریدون مشیری)



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۷:۵۴ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

خداوندا! نا امید از معجزه‌ام کن، بی اعتقاد به دست غیبم کن، کافرم کن، رهایم کن...



خداوندا!
دردم را بیشتر کن
زخمم را چرکین تر
تبم را تندتر
و چنینم نگه دار، مبادا که آرامش، فراموشی بیاورد

خداوندا!
از پاداش، معافم کن
از بخشش، نا امیدم کن
از بهشت، مایوسم کن
تا هرچه می کنم به سودای انعام تو نباشد.

خداوندا! اگر داشتن، ذلیل داشتنم میکند
ندارم کن
اگر کاشتن، اسیر چیدنم میکند
بیکارم کن

خداوندا!
نا امید از معجزه‌ام کن
بی اعتقاد به دست غیبم کن
کافرم کن، رهایم کن.

خداوندا!
با ماندار باش!
اگر نیستی
اگر زاده تصوری
و اگر به پایان خویش رسیده‌ای
منطقم را استواری بخش تا نبودت را به نیکوترین وجهی اثبات کنم
و سخنم را چنان موثر ساز که شک دربود و نبودت را از دلها برانم
خداوندا ! همتم را برای انکارت هزار هزار برابر کن ...


(نادر ابراهیمی)



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۷:۵۳ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

خوش بود اگر درخت ، زمین ، آب ، آفتاب ، مال کسی نـبود یا خوبـتر بگویـم ؟ مال تمام مردم دنیا بود


خدای خوب و مهربونم دوست دارم و برای دوست داشتن و خواستنت نیاز به هیچ واسطی ندارم،خدایا تو در منی(من از توام)و برای اینکه تو رو دوست داشته باشم باید خودم رو دوست داشته باشم بهمین سادگی

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۷:۵۳ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

مرا بحال خود رها کنید ای بی خبران خود خواسته،مرا در همین محدود فضای دوست داشتنی بحال خود رهایم کنید

 

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۷:۵۲ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

. . . نیایش

image by fotos.blogfa.com


* الهی! هر که را عقل دادی چه ندادی،


و هر که را عقل ندادی چه دادی ؟


* خدایا : عقیده مرا ازدست " عقده ام"مصون بدار.


* خدایا : به من قدرت تحمل عقیده "مخالف" ارزانی کن .


* خدایا : رشد عقلی وعلمی مرا از فضیلت "تعصب" "احساس" و "اشراق"

 

محروم نساز.


* خدایا : مرا همواره اگاه وهوشیار دار تا پیش ازشناختن درست وکامل

 

کسی قضاوت نکنم.


* خدایا : جهل آمیخته باخودخواهی و حسد مرا رایگان ابزار قتاله دشمن

 

برای حمله به دوست نسازد.

 


* خدایا : شهرت منی را که:"میخواهم باشم" قربانی منی که " میخواهند

 

باشم" نکند.


* خدایا : درروح من اختلاف در "انسانیت" را به اختلاف در فکر واختلاف در

 

رابطه با هم میامیز، آن چنان که نتوانم این سه قوم جدا از هم را باز شناسم.

 


* خدایا : مرا به خا طر حسد کینه و غرض عمله در امان دار.

 


* خدایا : خودخواهی را چندان درمن بکش تاخودخواهی دیگران را احساس

 

نکنم و از آن در رنج نباشم.

 

* خدایا : مرا در ایمان « اطاعت مطلق بخش تا در جهان عصیان مطلق»

 

باشم.


* خدایا: « تقوای ستیزم» بیاموز تا درانبوه مسوولیت نلغزم و از تقوای پرهیز

 

مصونم دار تا در خلوت عزلت نپوسم.

 


*خدایا : مرا به ابتذال آرامش و خوشبختی مکشان. اضطرابهای بزرگ غمهای

 

ارجمند و حیرتهای عظیم را به روحم عطا کن. لذت ها را به بندگان حقیرت

 

بخش و دردهای عزیز بر جانم ریز...

 


( برگرفته از نیایش نامه دکتر علی شریعتی )

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۷:۵۱ توسط:picap موضوع: نظرات (0)