picap picap .

picap

. . . قرار بود این طور شوم ؟

 

image by fotos.blogfa.com

 

قرار نبود این همه تو فکر باشم

قرار نبود این همه بی خوابی بکشم

قرار نبود این قدر تو خودم باشم

قرار نبود از سالاد کاهو که آنقدر دوستش داشتم بدم بیاد

قرا بود این طور شوم ؟



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۲۲ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

. . . آرام ترین خواب جهان را تجربه می کردم ، تا تو آمدی و ...

 

image by fotoc.blogfa.com 

 

آرام ترین خواب جهان را تجربه می کردم

تا تو آمدی ،

و کابوس عشقم

آغاز شد . . .



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۲۱ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

. . . خود را در ساحل دریا جمع کن ... تو را آنجا دوست خواهم داشت

 

image by fotos.blogfa.com

 

خود را در ساحل دریا جمع کن

تو را آنجا دوست خواهم داشت

در خود هر آنچه وحشی ست

ترانه ی پرستوها و کف دریا را گردآور

بگذار زیبایی شوریده در چشمان تو گرد آید

تا مرا صدا زند ،

چون من در حسرت مردی هستم

با لانه ی هزاران چیز وحشی در موهایش

مردی که زبانش بر آتش بساید



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۲۱ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

. . . امروز بر پرتگاه زمین ایستاده ام

 

image by fotos.blogfa.com

 

در کودکی همیشه گمان می کردم

پایان خاک

آن جاست

نزدیک آسمان

و اگر چند  روزی خاک را طی کنم

به انتهای زمین می رسم

امروز

بر پرتگاه زمین ایستاده ام

این راه دور را به چه هنگامی آمده ام !



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۲۰ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

عشق  را  در  فصل  پائیز  و  خزان  آموختم  ...  از  همین  رو  بود  من آتش به جان افروختم

Image By Fotos.Blogfa.Com

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۱۹ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

شاید آن روز بفهمی و شاید نه...


به امید روزی که عاشق بشی و درک کنی عاشقی را ...

شاید آن روز بفهمی چه دردی داره با پاهای زخمی و خسته دویدن و هرگز نرسیدن ...



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۱۹ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

.........دلش گــــرفت




من سفر کردم

از خودم تا خدا

از دیگران تا خودم ، تا خدا

چشمانم حقایق زیادی رو دید

دستانم وقایع زیادی رو لمس کرد

روحم با دردهایی پخته شد و آروم گرفت

قلبم شور و غمها رو حس کرد و دلش گرفت



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۱۸ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

لــــعنت بر تو باران...!




پارسال با او زیر باران راه می رفتم

امسال راه رفتن او را با دیگری در زیر باران اشکهایم دیدم

شاید باران پارسال اشکهای فرد دیگری بود



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۱۷ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

تو نخواهــــی فهمـید ...



سراپا بغضم

هیچکس را فراموش نکردم

اما خود فراموش شدم

ناله هایم تلخ است

بغض تنهایی من را تو نخواهی فهمید

تو نخواهی فهمید



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۱۶ توسط:picap موضوع: نظرات (0)

من صبورم اما...  بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم



من صبورم اما . . .

به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم

یا اگر شادی زیبای تو را

به غم غربت چشمان خودم می بندم


من صبورم اما . . .

چقدر با همه ی عاشقیم محزونم

و به یاد همه ی خاطره های گل سرخ

مثل یک شبنم افتاده ز غم مغمومم


من صبورم اما . . .

بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم

بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب و چراغی که تو را

از شب متروک دلم دور کند می ترسم


من صبورم اما . . .

آه... این بغض گران صبر نمی داند چیست



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۶:۱۶ توسط:picap موضوع: نظرات (0)