picap

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد
چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
این تطاول که کشید از غم هجران بلبل
تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد
گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر
مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی
مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد
ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید
از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد
گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت
که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد
مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد
حافظ از بهر تو آمد سوی اقلیم وجود
قدمی نه به وداعش که روان خواهد شد

"از خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا براتون بهترین ها رو خواستم و میخوام"

(زمانیکه 11 سال داشت در یک پیتزا فروشی استعدادش را کشف کردند و به او پیشنهاد مدل شدن دادند اما او تصمیم گرفت تا بازیگری را دنبال کند)

(وقتی بچه بود،شش بار از مدرسه‌‌های گوناگون بیرونش انداختند)

دختر که باشی:
اگر زیبا باشی: پریود شدنت را هزار نفر لایک میکنند
اما قیافه که نداشته باشی: عاشقانه ترین احساساتت خریدار ندارد

پسر که باشی:

پولدار: قیافه ی تخمیت از دی کاپریو خوشکل تر دیده میشود
بی پول : فقط کامنت آگهی ترحیمت لایک میخورد

(فرزانه)

نمی دانـم چـرا چندیـســت بی وقفه
دلـم در بارگاه سینه می لـــرزد
چه حالی در میان چشم من پیداست
که پیش روی من آیینه می لرزد

نمی دانم چرا چندیست دستانم
پر از سرمای سوزان زمستانیست
نمی دانم چرا ژرفای احساسم
پر از اندوه و حسرت های پنهانیست

به شب ها خواب بر چشمم نمی بارد
و تا صبح از شرار غصه می سوزم
نگاه اشک ریز و غرق رازم را
به چشم ساکت دیوار می دوزم
مرا ای کوچه های سرد در یابید
منم خاکستری در پیشگاه باد

منم افسانه ای از ذهن ها رفته
منم ته مانده خاموش یک فریاد

(هومهر ... "کلبه ایرانی")

دلتنگی برای من تمامی ندارد !
فرقی هم ندارد
جز در مقیاس اندازه و نوع
وقتی هستی یک جور
و وقتی نیستی هم ؛ کمی بیشتر !
من همیشه دلتنگ توام...

(سحر ... "دختر اردیبهشت")

این روزها دلم غریبی میکند...دلم،دلی را میخواهد که برایش دل باشد،عشق باشد،مهر باشد...دلم تنها یک دل میخواهد...همین

عشق نیست آنچه میان ماست

توهمی است که ناگزیر به آن تن در می دهیم

حیلت تنهاییست

آنچه ما را به این حماقت خود خواسته وا می دارد

گر نه

آن بازی ها را که زمانه برایمان پرده زده است

حاشا

حاشا که ندانیم

(شباویز)