. . . می گویند من آدم خوبی نبوده ام !

تازه دارم کمی با کبوتر ،کمی با کلمه
کمی با آسمان بی اسم علاقه آشنا می شوم
می گویند من آدم خوبی نبوده ام
راست می گویند
اول که بی بوریا آمدم
بعد گهواره به دوشی خاموش
حالا هم که پا به گور ...
چراغم اینجا و خیالم جایی دور
می گویند
من آدم خوبی نبوده ام
راست می گویند
من بارها به بعضی آدم ها،سگ ها و سلیطه ها سلام کرده ام
حتی گاهی بدون یک سلام خالی
از خواب انار خسته چیزی نچیده ام
و بارها بی که به شب شک کنم
آهسته از چراغ خانه پرسیده ام چرا از سکوت سنگ می ترسد
راست می گویند
من آدم خوبی نبوده ام
سال ها پیش از این
پسین روزی دور از اندوه دی
کبوتری نابلد از حدس عطسه ی آسمان
به ایوان خانه ی ما آمد
پنجره بسته بود
من خانه نبودم
و تمام شب باران می آمد
من آدم خوبی نبوده ام!
حالا می فهمی این همه هق هق تاریک
تاوان کدام کلمه ،کدام کبوتر مرده
کدام آسمان بی اسم علاقه است !؟
برچسب: ،