سالها می گذرد و من از پنجره ی بیداری
کوچه ی یاد تو را می نگرم ، می پویم
و چنان آرامم که کسی فکر نکرد
زیر خاکستر آرامش من چه هیاهویی ست
عاشقی هم دردی ست
و من از لحظه ی دیدار تو می دانستم
که به این درد شبی خواهم مرد
برچسب:
،
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت:
۰۳:۰۷:۲۳ توسط:picap موضوع:
نظرات (0)