. . . در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم / عاشق نمی شوی که ببینی چه میکشم !
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم
با عقل ، آب عشق ، به یک جو نمی رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم!
دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز
صبح است و سیل اشک به خون شسته بالشم
پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
عمری است در هوای تو می سوزم و خوشم
لب بر لبم بنه به نوازش دمی چو نی
تا بشنوی نوای غزل های دلکشم
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: