picap picap .

picap

دیریست دلم گرفته باران ،اشکم که ز غم سرشته باران ... اسیر دست  "اویم" چندیست، بر لوح دلم نوشته باران


دیریست دلم گرفته باران

اشکم که ز غم سرشته باران

اسیر دست " اویم" چندیست

بر لوح دلم نوشته باران

باران دل من چو راز دارد

از او طلب نیاز دارد

باران به دلم غمی نشسته

من بال و پرم ولی شکسته

باران مه من چه حال دارد؟

این دل ز تو هم سوال دارد

باران برِ من ببار باران

از او خبری بیار باران

آه ای دل ناصبور ، صبری

آرام بمان ، قرار قدری



برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۰۵:۰۸ توسط:picap موضوع: نظرات (0)